حیوانات از قدیم در ذهن و فرهنگ ما نقش مهمی داشتند. ذهن ما از کودکی از طریق داستانها، افسانهها، کارتونها و تجربههای مختلف با حیوانات آشنا شده؛ همین ارتباط باعث میشه نمادهای حیوانی سریعتر از نمادهای انتزاعی معنا رو به مخاطب منتقل کنه. وقتی یک برند توی لوگوش از حیوان استفاده میکنه، ذهن مخاطب شخصیت اون برند رو با ویژگی های حیوانی که به عنوان نماد لوگو انتخاب شده تطبیق میده و دقیقاً همین موضوع باعث ایجاد یک ارتباط احساسی سریع میشه.
یعنی استفاده از حیوان به عنوان نماد لوگو میتونه باعث جهت دهی ذهن مخاطب بشه. مثلاً شیر حس قدرت میده، گرگ نماد رهبریه، روباه هوش و زیرکی را یادآوری میکنه و گوزن حس وقار و ظرافت میده. البته بعضی حیوانات در فرهنگ های مختلف معناهای متفاوتی دارن که بابد به این ویژگی هم توجه بشه.
تو وبلاگ قبلی 10تا از پرکاربرد ترین حیوانات در هویت بصری برندهارو به همراه نمادهاشون بررسی کردیم که میتونه برای پیدا کردن حیوان مناسب برای نماد لوگو، بهتون کمک کنه
۱۰ حیوان پرکاربرد در هویت بصری برندها
برای طراحی لوگوهایی که در اون از نماد حیوانات استفاده میشه، باید بررسی کنیم که چه حیوانی با شخصیت برند ما هماهنگی بیشتری داره.
برای پیدا کردن نماد حیوانی مناسب باید به یک سری از سوال هالات جواب بدیم :
1.برند ما چه شخصیتی داره؟
-
برند ما جدیه یا صمیمی؟
-
منطقیه یا احساسی؟
-
جسوره یا محتاط؟
-
الهامبخشه یا عملگرا؟
-
قابل پیشبینیه یا ماجراجو؟
وقتی شخصیت برند مشخص بشه، راحتتر میتونیم تشخیص بدیم که چه حیوانی میتونه این شخصیت رو «تداعی» کنه.
2. برند ما چه ارزش هایی رو میخواد به مخاطب منتقل کنه؟
هر برند مجموعه ارزشهایی داره که باید در لوگو دیده بشه. حیوان مناسب برند هم باید حامل این ارزشها باشه تا توی ذهن مخاطب این ارزشها رو تداعی کنه. پس تو این مرحله باید بررسی کنیم که برند ما کدوم ارزش ها رو میخواد منتقل کنه:
قدرت؟ مهارت؟ سرعت؟ امنیت؟ اعتماد؟ صداقت؟ کیفیت؟ اصالت؟ یا…؟
مثلا برندی که روی امنیت تمرکز داره با گرگ هماهنگتره تا با روباه. یا برندهایی که هوش و نوآوری جزو ارزش هاشونه، دلفین میتونه انتخاب مناسبی باشه
اینجا باید هر حیوان را از نظر توانایی اون در انتقال ارزش بررسی کنیم.
3. برند ما چه احساسی ایجاد میکنه؟
- پرانرژی و هیجانانگیزه؟ یا آرام و متین؟
- شجاع و جسوره؟ یا محافظهکار و محتاط؟
- نوآور و پیشرفته؟ یا ثابت و سنتی؟
- اعتماد و امنیت میده؟ یا رقابت و هیجان؟
- خلاق و ایدهمحور؟ یا کارآمد و عملی؟
- سریع و واکنشگراست؟ یا دقیق و فکر شده؟
حیوانی که قراره انتخاب کنیم هم باید همین احساس رو به وضوح منتقل کنه. مثلا یک برند لوکس و آرام نمیتونه نماد ببر را انتخاب کنه، چون ببر حس خشونت و سرعت بالا داره. درحالی که یک برند ورزشی با نماد ببر یا پلنگ کاملا هماهنگه.
4. لحن برند ما چیه؟
لحن برند همون حالتیه که برند با مخاطب ارتباط برقرار میکنه و باید بررسی کنیم که لحن برند ما کدوم حالت رو داره:
دوستانه؟ رسمی؟ کاریزماتیک؟ جدی؟ الهامبخش؟ طنز یا بازیگوش؟
تطابق حیوان با لحن برند با باعث میشه لوگو حس طبیعی و هماهنگ ایجاد کنه و مخاطب به راحتی پیام برند مارو درک کنه
5. مخاطب هدف ما کیا هستن؟
تو این مرحله باید ببینیم مشتریان برند ما چه گروهی هستند:
نسل Z؟ خانوادهها؟ بازار لوکس؟ ورزشکاران؟ صنایع خاص؟ یا…؟
مثلا برای بازار لوکس و حرفهای، حیواناتی با نماد قدرت و استقامت یا باوقار مثل اسب یا شیر مؤثرند.
علاوه بر اون باید بررسی کنیم که مخاطب ما چه احساسی رو از نماد ما دریافت میکنه؟
6. بررسی رقبا
گاهی ممکنه یک حیوان از نظر شخصیت، احساس و ارزشهای برند کاملاً مناسب باشه، اما وقتی به بازار نگاه میکنیم میبینیم چندتا برند دیگه دقیقاً از همون حیوان استفاده کردن یا اون حیوان توی صنعت ما اونقدر تکراری شده که دیگه هیچ تمایزی ایجاد نمیکنه.
اینجا همون مرحلهایه که باید «جایگاهسازی خلاق» رو در نظر بگیریم، یعنی باید ببینیم:
این حیوان قراره برند ما رو توی بازار متمایز کنه، یا باعث میشه بین بقیه گم بشیم؟
گاهی همهچیز روی کاغذ درست بهنظر میرسه، ولی وقتی وارد فضای رقابتی میشیم، میبینیم انتخابمون خیلی عمومی یا قابل پیشبینیه.
تو این بخش از خودمون میپرسیم:
-
رقبای ما از چه نمادهایی استفاده میکنن؟
-
وقتی مخاطب این حیوان رو میبینه، یاد برند ما میوفته یا برند های دیگه؟
-
میتونه تبدیل بشه به «امضای تصویری» ما یا نه؟
اگر جوابها مثبت باشه، یعنی حیوان انتخابی نهفقط با برند هماهنگه، بلکه توانایی اینو داره که برند ما رو تو ذهن مخاطب متمایز، قابلتشخیص و موندگار کنه.
یادمون باشه که انتخاب حیوان مناسب برند فقط یک تصمیم برای انتخاب نماد لوگو نیست؛ بلکه یک انتخاب استراتژیکه که میتونه ارزشها، انرژی و لحن برند مارو به سادهترین و مؤثرترین شکل منتقل کنه. وقتی این انتخاب درست و اصولی باشه، لوگو به یک ابزار قدرتمند برای ارتباط با مخاطب تبدیل میشه و برند مارو تو ذهن مخاطب تثبیت میکنه.












