روش تغییر انگیزه
سالها پیش، هنگامی که ایالاتمتحده آمریکا مستعمره انگلستان بود، تصمیم گرفته شد که محکومان به حبس، برای گذراندن دوره محکومیت خود به آمریکا فرستاده شوند.
محکومان را سوار کشتی میکردند و مالکان کشتی موظف بودند تا آنها را در آمریکا به مقامات قانونی تحویل دهند. ارائه غذا و مراقبتهای بهداشتی در سفر طولانی دریایی از انگلیس تا آمریکا هزینه داشت و مالکان کشتیها تا جایی که میتوانستند از این هزینهها میزدند.
درنتیجه تقریبا دو سوم زندانیانی که زنده تحویل کشتیها داده شده بودند، هنگامی که کشتی به سواحل آمریکا میرسید، مرده بودند. مطبوعات نسبت به این رفتار سوء با زندانیان اعتراض کردند، مقالهها نوشته شد، تجمعات انجام شد و مجازاتهایی برای مالکان کشتیهایی که نسبت به زندانیان سوء رفتار داشتند در نظر گرفته شد، بازرسیهایی انجام شد و بسیاری اقدامات نظارتی دیگر از این دست انجام شدند؛ اما همه این اقدامات بینتیجه بودند و نرخ مرگ و میر زندانیان در جریان این سفرها کاهش بسیار اندکی داشت. تا اینکه دولت انگلیس به این نتیجه رسید که داغ و درفش کارساز نیست و باید انگیزهها را تغییر داد. دولت با مالکان کشتیها قرارداد بست که تنها به ازای زندانیانی که زنده به مقصد میرسند، کرایه حمل پرداخت خواهد شد و اگر زندانی در طول مسیر بمیرد، مالک کشتی مستحق دریافت مبلغی نخواهد بود. نتیجه غیر قابل باور بود. در طول کمتر از یک سال، نرخ مرگ و میر زندانیان به کمتر از یک درصد رسید؛ یعنی در حالی که پیش از آن از هر ۱۰۰ زندانی بیش از ۶۶ نفر فوت میکردند، با تصویب این قانون، از هر ۱۰۰ زندانی تنها یک نفر مرده به مقصد میرسید. واقعیت این است که گاه، مجازات و نظارت و بازرسی کارگر نیست. باید انگیزهها را تغییر داد و تا انگیزهها اصلاح نشوند، مجازات و نظارت (حتی بهعنوان آخرین گزینه) هم کارآ نخواهد بود.
منبع :
ایران اکونومیست